×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

ضدفراماسون و انجمن شیطانی کابالا

به نام خدای بزرگ و همیشه مهربان

× من نه ضد یهودم نه تند رو مذهبی. نه طرفدار هیچ حزب و گروه سیاسی. اما به شدت از کارها و نقشه های انجمن های شیطانی فراماسونی و کابالا رنج می برم. سعی می کنم تا می تونم در موردشون بنویسم، مطالب گرد آوری کنم و انتشار بدم تا مردم بفهمن چه نقشه های پلیدی براشون کشیده شده مهم نیست کارم چقدر سخت باشه یا چقدر تاثیر گذار، مهم اینه که همیشه آخرش عشق پیروز میشه... img border=0 src=http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/03/images/1/a.gif/img border=0 src=http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/03/images/1/r.gif/img border=0 src=http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/03/images/1/a.gif/
×

آدرس وبلاگ من

antiframason.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/lordara

تاریخچه کلی فراماسونی در ایران و جهان

نفوذ فراماسونری 

فراموشخانه، تاریكخانه است، تاریكخانه ای که تصویر غیابی را به ظهور می رساند کسی نمی داند اسرار این خانه چیست؟ جز آن که نامش همواره با معنای خیانت گره خورده است .

ماهیت مشكوك و خوف انگیز فراماسونری و ترس از نفوذ آن در دستگاه حاکم، امروزه هم یكی از نگرانی های عمده مردم دنیاست.

سابقه فراماسونری در ایران به سابقه حضور استعمار در این سرزمین بر می گردد . این در حالی است که تشكیلات سری در ایران ، پیشینه بسیار طولانی تر و شگفت انگیزتری دارد. برخی بر این باورند که نقاط مشترك موجود میان مجامع سری ایران و تشكیلات فراماسونری، حاکی از تاثیرپذیری ماسون ها از این مجامع است.

اگر تاریخ ایران را ورق بزنیم به شمار زیادی از گروه ها و تشكل های مخفی بر می خوریم که در دوران های مختلف، با اهداف گوناگونی به وجود آمده اند . اما بدنام ترین و شاید منفورترین آنها تشكیلات فراماسونری یا فراموشخانه است که مردم پیوسته نام آن را با ترس و احتیاط، نفرت و خشم و هر نوع واژه دیگری به زبان آورده اند .

تاریخچه پیدایش

فراماسونری از جمله تشكل های سیاسی است که درباره تاریخچه آن نظرات ضد و نقیض بسیاری وجود دارد . هم اعضای فراماسونری ، هم موافقان و مخالفان و هم کسانی که نگاه نقادانه به آن داشته اند در نظریات خود راه افراط و تفریط را پیموده اند. طرفداران فراماسونری قدمت این تشكیلات را گاه به ابتدای خلقت می رسانند . در ایران ادیب الممالك فراهانی قصیده ای سروده است که طی آن زندگی انسان ها را از ابتدای خلقت تا آن زمان در قالب فراماسونری شرح می دهد . البته این دیدگاه افراطی توسط نویسندگان فراماسونری نیز به نقد کشیده شده است . برخی از این اندیشمندان معتقدند که هواداران فراماسونری در ذکر این تاریخچه دچار اغراق و افراط شده اند .

ولی آنان هم برای سرآغاز تاریخچه فراماسونری مبدا مشخصی ار ائه نمی دهند و معمولا به تاریخ یونان و روم قدیم و نهایتا به قرون 13و14 میلادی بر می گردند. بسیاری از مخالفین این تشكیلات نیز بر این باورند که فراماسونری ریشه در آیین های جادویی قرون وسطی دارد . عده دیگری هم هستند که در بیان آغازگاه فراماسونری، به زمان ساختن معبد سلیمان اشاره می کنند . معبد سلیمان معبدی بود که حضرت سلیمان (ع) آن را در فلسطین بنیان نهاد . بر اساس اساطیر فراماسونری فردی به نام (حیرام ) که سمت استادی یا معماری را در معبد داشت شاگردان خود را جمع کرد و برخی شیوه های معماری را همراه با تعدادی از اصول فراماسونری به آنان آموخت. او همچنین درجات و مراتب فراماسونری را به وجود آورد . بعد او به واسطه توطئه فردی به نام ابیرام کشته و به سمبولی در تشكیلات فراماسونری تبدیل شد. با تمام این ها برخی همه این قصه ها را افسانه ای بیش نمی دانند . ما نیز بهتر است رد پای این تشكیلات را در همان قرون وسطی پیگیری کنیم تا برسیم به قرون هفده و هجده که مستندات بیشتری از آن وجود دارد . بر اساس تواریخ رسمی ماسونی در 1717 از تجمع 4 لژ در لندن، لژ بزرگ متحد انگلستان به وجود آمد. برخی این مقطع را سرآغاز فراماسونری نظری قلمداد می کنند .

تا قبل از 1600 م که ورود افراد غیر بنا به تشكیلات آزاد نبود، فراماسونری یك تشكل مطلقا صنفی بود که در آن تنها راجع به اصول معماری و بنّایی و چیزهایی از این دست سخن گفته می شد . از آن سال به بعد که ورود افراد غیر بنّا به این تشكیلات آزاد شد ، فراماسونری نظری بوجود آمد. از همین زمان بود که پای روشنفكران، فلاسفه و اندیشمندان به لژها باز شد و مسایل نظری با تكیه بر سمبول های خاصی شكل گرفت . این سمبول ها گونیا، پرگار ، خط کش و ابزارهایی از این دست بودند که در معماری به کار برده می شدند . نظریه پردازان ماسونی با استفاده از این سمبول ها برخی مسایل اخلاقی و فلسفی را در بین اعضا ترویج می کردند که آشكارا با آموزه های دینی در تضاد بود. فراماسونری در زبان انگلیسی و همین طور فرانسه به معنای بنّای آزاد است : .(free / mason) و فراماسون ها در واقع بنّایانی بودند که نمی خواستند رایگان کار کنند و بیگاری بدهند.

چکونگی سیر تکاملی

یكی از نكاتی که در تاریخچه فراماسونری مبهم است ، این است که چگونه این بستر صنفی توانست تبدیل به یك بستر سیاسی شود؟ و چرا آنان این روش یا تشكل سیاسی خاص را انتخاب کردند؟

در برخی از منابع، دلایلی را برای این موضوع ذکر کرده ا ند. اما دیدگاه کارشناسان سیاسی از اساس با برداشت های رایج که فراماسونری را یك تشكل تكامل یافته یا اخذ شده از جریانی مطلقا صنفی می داند ، متفاوت است .

برخی بر این اعتقادند که در آموزهای این صنف یا تشكل بنّایی _ معماری، آداب و رسوم و یا اصول خاصی وجود داشته است که با تمسك به آنها می توانسته جایگاه خود را در جامعه اشرافی و فئودالی اروپای آن دوران تثبیت کند و یا به توجیه خود بپردازد.

می دانیم که در جامعه فئودالی، اشراف و نخبگان اقتصادی هر یك با تكیه بر پیشینه خانوادگی شان به جایگاه اجتماعی خود مشروعیت می بخشیدند، تیپ جدیدی که ما از آن تحت عنوان بورژوازی یاد می کنیم در آغاز نه برخوردار از آزادی معاملات، عبور و مرور و شرکت در فعالیت های اجتماعی بود و نه شأنی داشت که به آن دل خوش سازد . بورژوازی به دنبال این شأن بود تا بتواند به وسیله آن در درون جامعه فئودالی رخنه کند و در مقابل یك چیزی برای ارایه داشته باشد. اگر به سلسله مراتب و شعارهای اساسی تشكیلات فراماسونری که آزادی ، برابری و برادری است توجه کنیم ، رمز تبدیل شدن این تشكل را به محملی مناسب برای تحقق چنین اهدافی در خواهیم یافت . برخی دیگر نیز معتقدند که چون صنف بنّایی در این دوران تنها صنفی است که تن به بیگاری نمی دهد و به واسطه ساختن کلیساها و قصرهای بزرگ و باشكوه به نوعی با اشرافیت گره خورده است ، آموزه ها و اصولی دارد که در آنها، بن مایه های اشرافی گری دیده می شود . سلسله مراتب موجود در تشكیلات فراماسو نری حامل القابی مطنطن از قبیل بزرگ" استوار با شكوه" و القابی نظیر آن بود که قطعا با خود یك پایگاه اجتماعی را برای فرد به همراه می آورد.

بورژوازی پس از آن توانست با شعار برابری و برادری جایگاه خود را در جامعه به تثبیت برساند دست اندر کار نوعی برنامه ریزی جدید برای استحاله جوامع اروپایی شد. و در صدد برآمد که تحولاتی را به سود خود در ساختار اجتماعی و  سیاسی صورت دهد و برای رسیدن به این مقصود بیشترین استفاده را از تجربیات برخی تشكل های اسرارآمیز قرون وسطای اروپا نمود. همان طور که برخی از مورخین فراماسونری نیز به این موضوع اشاره کرده اند، جمعیت  سری فراماسونری بیشترین ارتباط را با یهودیهای �کابالیست � برخی از تشكل های رمزی و جادویی و سیاسی نظیر یسوعیان و روزِن کروتس های مسیحی داشت. روزِن کروتس ها ظاهرا نگهبانان معبد و سپاهی بودند که برای محافظت از زُوار مسیحی فلسطین تشكیل شدند . روزن آروتس به معنی صلیب سرخ یا گلگون است.

این جمعیت که در ابتدا برای این منظور به وجود آمده بود بعدها تصمیم گرفت نقدینگی زُوار را بیمه کند . به این ترتیب آنان اقدام به انجام فعالیت های اقتصادی نموده و به مرور نوعی صرافی را در آنجا ر اه اندازی کردند و خود تبدیل به یك کانون قدرتمند اقتصادی شدند . و با تكیه بر همین قدرت مالی در مسایل مختلف جوامع اروپایی دخالت کردند. کابالیست ها هم با به دست گرفتن زمام امور اقتصادی عمده آشورهای اروپایی موقعیت ویژه ای برای خود به وجود آوردند . آنان کوشیدند نوعی تفسیر عرفانی از تورات را با آمیزه های جادوگرانه و اسرارآمیز ارایه دهند گرچه بیشتر به تلمود گرایش داشتند تا به تورات . به هر حال فضای اروپا در این زمان یك فضای اسرارآمیز و جادو محور است و اروپاییان علاقه مندند که از چنین پدیده هایی اطلاع حاصل کنند. دربارهای اروپایی نیز تحت تاثیر همین شرایط، محل تردد مدعیان جادوگری و یهودیان کیمیاگری شد که شرایط را برای نفوذ در هرم سیاسی اروپا مساعد می دیدند.

تئوفراست پاراسلز نیز در همین فضا بود که با تمسك به یك درك نشانه شناسانه از هستی، مكتب کیمیاگری را به وجود آورد تا رازهای جهان را بگشاید؟

فراماسونری پدیده ای یهودی است

تلاش برای آشنایی با کیمیاگری، یكی از دغدغه های ذهنی افراد این تشكل ها، به ویژه کا بالیست ها و روزن آروتس ها را تشكیل می داد دربارهای اروپا در آن زمان مرکزی برای حضور و نفوذ افرادی بودند که به نحوی ادعای کیمیاگری یا پی بردن به اسرار جهان را داشتند . از دل این سه جمعیت قدرتمند گروه قدرتمند دیگری به وجود آمد که توانست در آستانه سال 1717 در انگلستان تحول سیاسی عمده ای را شكل بدهد . این تحول روی کار آمدن خاندان هانوور بود آنان توانستند با حمایت افرادی مثل جیمز اندرسن و ژان تئوفیل دزاگولیه زمام امور را در انگلستان به دست بگیرند . این افراد ، عضو یك کانون مخفی و زرسالار یهودی بودند که پس از به قدرت رساندن خاندان مزبور، برای تثبیت موقعیت آن در سال1717 اقدام به تشكیل یك لژ منسجم فراماسو نری کردند . در راستای این اقدامات ابتدا لژ بزرگ انگلستان و با فاصله اندکی لژهای دیگری در فرانسه، اسكاتلند و آشورهای دیگر اروپایی تاسیس شد . این اقلیت یهودی متنفذ به تدریج فراماسونری را به سراسر جهان گسترش داد . بعد از اروپا نوبت به شرق رسید که به طور عمده ایجاد فراماسونری در آن پس از فتوحات استعمارگرانه و استقرار سلطه سیاسی بر آشورها محقق می شد . در حقیقت تشكیلات فراماسونری مرکزی برای تثبیت و تداوم قدرت های استعماری و ترویج اصول و عقاید آنها بود . به همین جهت در اغلب کشورهای مسلمان با مقاومت هایی روبرو می شد زیر ا که به لحاظ محتوایی دربردارنده آموزه هایی بود که با اصول عقاید و باورهای مسلمین در تضاد قرار می گرفت.

برخی معتقدند که فراماسونری خود اقتباسی از جمعیت های مخفی در شرق و از آن جمله فرقه اسماعیلیه ( به طور اخص ) است. حتی نوع پوشش و بسیاری از قوانین و سلسله مراتب درون گروهی آنان نیز شباهت فراوانی به این تشكیلات سری دارد. البته اشاراتی که در منابع تاریخی به این موضوع شده است از اعتبار چندانی برخوردار نیست . شاید روزن آروتس ها به نوعی تحت تاثیر فرقه اسماعیلیه قرار گرفته باشند اما همانطور که گفته شد فراماسونری مستقیما تحت تاثیر کابالیست ها و یسوعیان و روزن آروتس ها (شهسواران معبد) که در قرون 13 و 14 و 15در اروپا فعال بودند شكل گرفت.

فراماسونری، یك پدیده کاملا یهودیی است که در راستای کنترل جهان و نفوذ استعمار به کشورهای شرقی به وجود می آید.

فراموشخانه معادل فارسی فراماسونری

معادل واژه فراماسونری در ایران فراموشخانه به کار برده شد . درباره این واژه تعابیر مختلفی وجود دارد . برخی معتقدند چون کسی که وارد لژهای فراماسونری می شده می بایست همه سمت ها و نقش های اجتماعی دیگر خود را فراموش کند و سلسله مراتب درون گروهی فراماسونری را بپذیرد نام آن را فراموشخانه گذاشته اند .

برخی دیگر نیز همچون اسماعیل رائین سابقه این نام را تا دوره ساسانیان به عقب می برند و می گویند فراموشان ، نام زندان مخوفی بوده که هر کس به آنجا می رفته فراموش می شده است . بعدها از این نام برای تشكیلات فراماسونری استفاده می شود. هر یك از این تعابیر در جای خود می تواند پذیرفتنی باشد اما پذیرفته شده ترین تعبیر این است که کلمه فراموشخانه دلالت دارد بر ماهیت پنهان کارانه و مخفی این تشكیلات. فرد باید هر چه در آنجا دیده و شنیده فراموش کند و این راهی برای جلوگیری از افشای اسرار درونی تشكیلات است . در صورت افشای اسرار مجازات سختی در انتظار خاطی است . تعبیر دیگر این است که فرد باید همه آنچه تا آن روز آموخته و جزو وجدانش شده فراموش کند . حتی در برخی درجات به او تكلیف می کنند که اعتقادات سابق خود را فراموش کن و به جایش اصولی که دراین درجه مطرح می شود را بپذیر.

سابقه فراماسونری یا فراموشخانه در ایران

 تا قبل از دوره قاجار در ایران با واژه فراموشخانه یا فراماسونری چندان روبرو نشده بودیم . شاید نام فراموشخانه را ایرانیان برای اولین بار در هندوستان شنیدند .

مبادی ورودی فراماسونری به ایران

مبادی ورودی فراماسونری به ایران را هم به طور مشخص در هند و عثمانی باید جستجو کرد . ایرانی ها پس از نخستین رویارویی ها با غرب با پدیده فراماسونری آشنا شدند و در خلال جنگ های ایران و روس به دلایل سیاسی ، نفوذ تشكیلات فراماسونری در ایران شدت گرفت که موجب یك سلسله تكاپوهای فرهنگی ، سیاسی و نظامی شد . اولین کسانی که خبر از فراماسونری یا خانه فراموشان(یا فرامیسن) می دهند سیاحانی هستند که به اروپا، هند و عثمانی سفر می کنند .

ایرانیان نیز همچون عامه مردم در ممالك غربی درباره چیستی و چگونگی فعالیت های این تشكل دچار نوعی ابهام و گنگی بودند که البته خود این عامل انگیزه ای برای ورود برخی افراد به این تشكیلات می شد . به خصوص که شعارهای ماسونی فریبنده و جذاب بود .

مردم می خواستند بدانند چگونه می توان یك شبه آدم شد (زیرا یكی از ادعاهای این تشكیلات ساختن انسان بود )!. در ایران به طور مشخص طی جنگ های ایران و روس سفیری به نام" عسگرخان افشارارومی" به اروپا فرستاده می شود تا بتواند حمایت برخی کشورهای اروپایی و به ویژه انگلستان ر ا در جنگ ایران و روس به دست آورد . این فرد طی این سفر به وسیله تشكیلات فراماسونری شكار می شود و به عضویت این سازمان مخفی در می آید . در حقیقت عسگر خان از این تاریخ به بعد همان طور که در منابع آمده است دیگر هیچ گونه فعالیت سودمندی در راستای ماموریت خود انجام نداد. نكته جالب توجه اینجاست که در آن دوران کسانی که به هر دلیل چه به بهانه تحصیل و چه برای امور بازرگانی یا ماموریت های دولتی به اروپا فرستاده میشدند با اصرار به عضویت این سازمان در می آمدند تا در بازگشت به ایران زمینه را برای راه اندازی یك لژ فراماسونری فراهم سازند

دومین کسی که جذب فراماسونری شد میرزا ابولحسن خان ایلچی بود . به همراه این فرد شخصی به نام "سر گور اوزلی" به ایران آمد که حامل منشوری سیاسی و فرهنگی از جرج سوم پادشاه انگلستان برای ایران بود و وظیفه دیگرش هم این بود که یك لژ فراماسونری را در ایران تاسیس و راه اندازی کند. از اینجا به بعد ما می توانیم با مشاهده این رخدادها اندك اندك به ماهیت سیاسی و استعماری فراماسونری در ایران و جهان سوم پی ببریم .

ایران اولین قربانی همگرایی ماسونها سر گور اوزلی ادعا می کند که موفق شده تمام اطرافیان فتحعلی شاه را به عضویت این سازمان در آورد . این مسئله، بحرانی را در جنگ های ایران و روس به وجود آورد به این ترتیب که اخبار پشت جبهه ایران از این طریق به روس ها انتقال می یافت و با توجه به همنوایی و همگرایی روسیه و انگلیس در سطح بین الملل، ایران اولین قربانی این همگرایی شد که با همكاری افرادی همچون سرگور اوزلی و میرزا ابولحسن خان ایلچی به تحقق رسیده بود.

از این دوران به بعد با تعداد زیادی فراماسون مواجه هستیم که رابطه تشكیلاتی آنها با خارج از کشور است . ولی تا 1276 گزارشی از تاسیس لژ در ایران به دست ما نرسیده است . در این تاریخ یا شاید در 1274 بود که میرزا ملكم خان ناظم الدوله برای نخستین بار اقدام به تاسیس لژ کرد . عده ای معتقدند که این فراموشخانه ارتباطی با سازمان جهانی فراماسونری ندارد ولی مفادی در فعالیت ملكم خان و اسناد موجود از این فراموشخانه نشان می دهد که این ارتباط وجود داشته است . به علاوه ما هرگز در هیچ یك از کشورهای شرقی شاهد تاسیس لژ فراماسونری بدون حضور استعمار نبوده ایم.

فعالیت مخفیانه ماسونها در ایران فراموشخانه ملكم همانطور که در تاریخ ثبت شده با مخالفت روحانیون مواجه شد. حاج ملا علی کنی طی نامه ای به ناصر الدین شاه از او شكایت کرد .

فراموشخانه که در ابتدا به دلیل علاقه شاه به تجدد مورد تایید وی بود با مطلع شدن شاه از اهداف پشت پرده و به دستور او حکم انحنال صادر شد.

پس از آن ملكم مجمع آدمیت را مخفیانه تاسیس کرد که از آن سندی در دست نداریم . زیرا بصورت مخفیانه عمل می کرد. چندی بعد جامع آدمیت بنا شد که جنبه رسمی داشت و اسناد آن را درموجود است.

تکاپوی جهانی پس از ترور ناصرالدین شاه اقتدار سیاسی حكومت از دست می رود و در دوران مظفرالدین شاه که ناتوان از اداره امور است، تشكل دیگری تحت عنوان انجمن اخوت که ظاهری صوفیانه دارد و در باطن به فعالیت های فراماسونری می پردازد به وجود می آید . سپس میرزا محسن خان مشیرالدوله در ایران لژی را که از آن هم گزارشی در دست نیست تاسیس کرد .

در سال های 23- 1322 یعنی در زمان شكل گیری زمینه های مشروطه، شاهد تكاپوی جدی برای تشكیل فراماسونری جهانی هستیم.

ما در ایران دو طیف میانه رو و تند رو را می بینیم که اولی به رهبری عباس قلی خان آدمیت در جامع آدمیت شكل می گیرد ، این طیف با هماهنگی ملكم خان اداره می شد . اما طیف دوم که تحت عنوان انجمن حقوق فعالیت می کنند ، معتقد به یك تغییر گسترده و اساسی در ایران بودند. اختلاف بین این دو گروه باعث تشتت و به هم ریختگی جامع آدمیت می شود که انشعاب در جامع  آدمیت و تاسیس لژ بیداری ایرانیان از نتایج آن است . این لژ تحت نظر گراند اوریان که یك لژ رسمی با مواضع ضد دینی در فرانسه است اداره می شد . این لژ در دوره مشروطه خیلی فعال بود. لژ بیداری تا سال 1314 یا 1319 ش. فعالیت خود را ادامه داد . برخی از سران این لژ از یاران رضاخان در جریان کودتا بودند.

تاسیس لژهای مختلف در 1919 م، لژ روشنایی در شیراز تاسیس می شود که متعلق به انگلیسی است . پس از 1919 انگلیسی ها حوزه فعالیت خود را توسعه می دهند و از جنوب به شمال و مرکز ایران می آیند. در سال 1921 نام این لژ به لژ روشنایی در ایران تغییر می کند . در سال 1327 و 28 فردی به نام محمد خلیل جواهری به ایران می آید و سعی می کند تشكیلات فراماسو نری از نوع فرانسوی را در ایران احیا کند به همین دلیل با سران لژ بیداری تماس می گیرد و تقاضای کمك می کند. اما چون فرانسوی ها آمادگی نداشتند او با لژ مصر و سوریه هماهنگی می کند و لژ پهلوی یا لژ همایون را به وجود می آورد محمد رضا پهلوی هم عضو این لژ بود ، ارنست پرون، همكلاسی شاه در سوئیس ، احمد هومن و محمود هومن ( موسسین لژ پهلوی در ایران ) که با هدایت محمد خلیل جواهری شعبانی در خرمشهر ، اهواز ، آبادان ، تبریز و تهران لژ تاسیس می کنند موفق می شوند دویست و اندی از ایرانیان را به عضویت لژهای خود درآورند . هدف آنها مبارزه با ملی شدن صنعت نفت بود . در سال 1334 یعنی دو سال پس ازکودتای لژ کارکرد خودش را از دست داد.

محمد خلیل جواهری فرد آلوده ای بود . وی در کار توزیع کوکائین در ایران بود و با inteligent service ارتباط داشت. انگلیسی ها پس از مدتی او را برمی دار ند و می کوشند یك لژ فراماسونری زیر نظر لژ ملی فرانسه (به جای گراند اوریان ) که منشور خود را از انگلیس گرفته بود تاسیس کنند. به این ترتیب لژ مولوی شكل می گیرد .

در 1337 انگلیس ها اقدام به تاسیس لژ جدیدی به نام تهران می نمایند که ویژگی مهم این لژ این است که زبان رسمی آن فارسی است . این در حالی است که تا پیش از آن زبان رسمی در لژها، انگلیسی و فرانسه بود . این کار با هدف جذب بیشتر نخبگان و مقابله با نفوذ فزاینده امریكایی ها انجام شد. از سال1344 با تحریك شاه و با صحنه گردانی لژهای آلمانی ، حسین اعلاء و سید حسین تقی زاده تلاش برای تاسیس لژ بزرگ ملی را شروع می کنند که با مخالفت لژ انگلستان مواجه می شوند .

لژ بزرگ ایران در سال 1347 لژ بزرگ ایران به پشتیبانی انگلیسی ها تاسیس می شود . در سال های 1349 تا 1355 ما شاهد گرایش گسترده نخبگان ایرانی به فراماسونری هستیم . این افراد پی برده بودند که اگر بخواهند مدارج عالی را طی کنند باید وارد لژ فراماسونری شوند . برخی نیز چنان که گفته شد جذب شعارهای روشنفكرانه فراماسون ها شدند . خیلی ها هم با انگیزه های اقتصادی و سیاسی به این تشكیلات پیوستند.

انقلاب اسلامی ایران از 1350 تا 1357 را برخی دوره ابتذال فراماسونری به شمار می آورند. در این دوره حضور فراماسون ها در ایران صریح و آشكار است . با شروع انقلاب اسلامی این تشكیلات به خارج از ایران منتقل می شود و لژ بزرگ ایرانیان همراه با شورای عالی در آمریكا به فعالیت می پردازند . به هر روی با ظهور انقلاب اسلامی طومار تشكل فراماسونری در ایران پیچیده شد.

نگرانی و ترس از فراماسونری همچنان در تمام دنیا وجود دارد . مردم پیوسته نگران نفوذ این افراد در ارکان دولت هستند . وجهه این تشكیلات در هیچ جای دنیا مقبول مردم نسیت. آنها علیرغم شعارهای اومانیستی و پسندیده با اقدامات سیاسی خود اعمال ضد انسانی فراوانی مرتكب شده اند، برای نمونه "ولتر " که خود یكی از فراماسون هاست و همواره شعار آزادی و برابری می دهد ، نژاد سیاه را به عنوان انسان قبول ندارد و می گوید نمی توانم بپذیرم که خدا سیاه پوست را به عنوان انسان خلق کرده باشد . در حقیقت طرز تفكر آنها در خدمت اهداف سیاسی است و همچنان سعی دارند دنیا را مسخر خود نمایند .

سه شنبه 16 فروردین 1390 - 12:03:44 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم