یهودیت و آمریکا
آیا آمریكا در دست یهود است؟(1)
این سؤال پس از جنگ 1967م مسلمانان و اسرائیل و پس از آنكه آمریكا جانب یهود را گرفت، زیاد بر سر زبانها آمده است. ولى قبل از هر چیز خوب است خلاصهاى از كتاب (یهود یگانه مشكله جهان) را نقل كنیم. در حدود 400 سال است یعنى از همان اوائل ورود (كلمبس) كه یهود وارد آمریكا شدهاند و از همان روز تا بحال زحمات زیادى كشیده تا بالاخره توانستند این كشورى را كه امروز بزرگترین و ثروتمندترین كشورهاى جهان محسوب مىشود تحت نفوذ خود درآورند. و با آنكه (سویفیسات) حاكم آن روز به نیویورك كه یكى از مستعمرات هلند بود، اعلامیهاى صادر كرد و در آن از یهود درخواست نمود از نیویورك خارج شوند، ولى در اثر سهامهاى زیادى كه یهود در شركتهاى هلندى داشتند، مدیران آنها از (ستویفیسات) خواهش كردند كه از این امر صرف نظر كند. آنچه را كه این حاكم توانست انجام دهد این بود كه به آنها اجازه نداد دكانهاى خود را بر سر چهار راهها و محلهاى عمومى و پرجمعیّت قرار دهند. ولى همان نیویورك، امروز بصورت محلهاى از محلّههاى یهود در آمده است. و بطور كلّى نیویورك بزرگترین مركز یهود بشمار مىرود، زیرا همه تجارتخانهها، كارخانهها، صنایع و زمینها، ملك یهود است، هرگز به كسى اجازه نخواهند داد تجارت كند و یا ثروتى بهم رساند. بنابراین آمریكائیها نباید تعجب كنند هنگامى كه خاخامهاى یهودى ادعا مىكنند كه آمریكا همان میعاد گاهى است كه پیامبران آنها وعده دادهاند و نیویـورك، اورشلیم آنها و سلـسله جبـال راكى كوههاى (صهیون) است(2) در ایّام (جورج واشنگتن) تعداد یهود بیش از چهار هزار نفر نبوده آنها در زمان جنگ استقلال، جانب آمریكا را گرفتند و حتّى به اهالى مستعمرات، كمكهاى زیادى كردند. ولى پنجاه سال از این تاریخ نمىگذشت، كه تعداد آنها از3300000 نفر بیشتر شده، امّا امروز تعداد آنها براى هیچكس معلوم نیست و این خود یكى از سیاستهاى یهود است زیرا سرشمارى آمریكا بدست آنهاست. شما اگر تعداد فرانسوىها، آفریقائىهاى ساكن آمریكا را از دولت بپرسید، فورا به شما اطلاع خواهند داد، تعداد آسیائىها هم همه معلوم است، ولى آنچه معلوم نیست و همچنان در مخفى بودن آن كوشش بسیارى مىشود تعداد یهود است و شاید خود دولت هم آن را نداند زیرا پروندههاى راجع به این موضوع همیشه مفقود و مجهول است(3). معمولاً سینماها، تآترها، تجارت شكر، تجارت گندم، تنباكو، فولاد و پنجاه درصد از تجارت گوشت و بیش از 60٪ از تجارت كفش و اغلب صنایع، ادوات موسیقى و جواهرات و تمام مشروبات الكلى و صندوقهاى وام جهانى در دست یهود است(4). بطور قطع مىتوانیم بگوئیم كه ملّت آمریكا راضى نبوده و نخواهد بود كه یهود بازارهاى تجارتى خود را در این كشور متمركز سازند، زیرا تاریخ چنین نشان داده كه هر كشورى كه یهود در آن تمركز داشته باشد عوامل فساد در آن زیاد شده و در نتیجه كشورهاى دیگر نسبت به آن بدبین خواهند شد، چنانچه این امر نسبت به اسپانیا، آلمان و بریتانیا اتفاق افتاده است. بسیار مىشنویم كه بریتانیا چنین كرده است و آلمان چنان نموده است، ولى در واقع یهود آن را انجام داده و هیچ ارتباطى به دولت بریتانیا و آلمان ندارد. امروز آمریكا بهمین درد مبتلاست و هر كارى را كه یهود انجام مىدهند به نام ملّت آمریكا تمام مىشود، در صورتى كه ملّت آمریكا از آن مبرّا مىباشد(5). امروز ملّت آمریكا فقط با عینكهائى كه یهود بر چشم آنها نهادهاند به دنیا مىنگرد و این بدبختى دیگرى است كه نصیب ما مىشود. یهود در هرگوشه و كنارى نفوذ كردهاند و حتّى كلیساهاى مسیحى در آمریكا تحت نفوذ آنهاست و در حقیقت منبرهاى كلیساها وسیلهاى از وسائل تبلیغات یهودى مىباشد. به عقیده من اگر كشیشها و كاردینالها به حرفهاى خود رسیدگى كنند، خواهند دید كه 70٪ از حرفهاى آنها از افكار یهودى سرچشمه گرفته است(6). برنامههاى اقتصادى آمریكا فقط بدست یهود اجرا مىشود. شاید افكار عمومى مردم و سرمقالههاى روزنامههاى آمریكا، از افكار خود یهود، یهودىتر است. اگر در دنیا مكانى وجود داشته باشد كه افكار یهودى را به مردم تزریق كند، همان كنیسههاى آمریكا است(7). اگر یهود در اعماق كلیساها دست یافتهاند، آیا ممكن است در دانشگاهها دست نداشته باشند؟ تمام دانشگاههاى آمریكا از نفوذ یهود و افكار و عقائد آنها رنج مىبرند(8). در آمریكا دو سازمان یهودى وجود دارد یكى به نام (كهیلا نیویورك) و دیگرى به نام (كابینه یهودى آمریكا). (كهیلا) امروز به صورت یك حكومت مستقلى در آمده است، تمام قراردادهاى او قانون حساب مىشود و شاید این سازمان قویترین اتّحادیّههاى یهودى را تشكیل مىدهد. علّت هجرت كردن روزافزون یهود به نیویورك، وجود همین سازمان است. (كهیلا) نسبت به یهود حكم رُم نسبت به نصارى و مكّه نسبت به مسلمانان را دارد(9). وجود كهیلا دلیل بسیار محكمى است بر علیه كسانى كه مىگویند: (یهود یك عنصر منقسم برخود و متنافرى را تشكیل مىدهد)، زیرا در این سازمان امپریالیستها و تودهئیها و خاخامهاى یهودى چون برادر بر سر یك میز نشسته و زیر پرچم (یهوذا) براى مقاصد خود نقشه ریزى مىكنند(10). هر فرد یهودى در آمریكا دست كم در یك سازمان مخفى اسم نویسى كرده است(11). كهیلا نام خود را تغییر داده و نام (كنفرانس یهودى جهانى) را براى خود نهاده است و تقریبا تمام آرمانهاى خود را به تحقّق رسانده است(12). هزاران سازمان مخفى تابع كهیلا وجود دارد. خوب است از این آقایان یهود كه همیشه سعى كردهاند خود را وطن پرست قلم داد كنند، سؤال كنیم: این سازمانها براى چیست؟ و بر علیه كیست؟ و آنها چرا اینقدر تلاش مىكنند تا نیویورك را از هر عنصر مخالفى جدا سازند؟ و اگر فرض كنیم آنها وطن پرست هستند هیچ احتیاجى به سازمان نخواهند داشت(13). كهیلا درس عبرتى است كه دنیا باید آن را به خوبى فرا گیرد تا از سرعت نفوذ یهود باخبر بوده و صورت جهانى كه به فرمان یهود حكم مىكند در نظر بیاورد(14). حزب جمهورى آمریكا دامن گرمى براى یهود بوده است و لذا همیشه این حزب در انتخابات پیروز مىشود و در حقیقت این حزب را همان سازمان كهیلا مىچرخاند. تعیین رئیس جمهورى آمریكا جز به دستور یهود، بدستور و فرمان كس دیگرى نیست، ولى بیچاره ملّت آمریكا گمان مىكند كه خود آنها رئیس جمهورى را تعیین مىكنند، چنانچه رئیس جمهور پس از انتخابات با آنها كج رفتارى كند، آنقدر در باره او دزدى كشف خواهد شد! كه بالاخره یا تسلیم مىشود و یا از صحنه بیرون مىرود. هنوز یهود همان سیاست قدیمى خود را در پیش گرفته است مبنى بر این كه نباید یهودى را جلو انداخت، بلكه باید بیگانگان را صورت قرار داده و یهود در پشت صحنه باشند. فایده این كار این است كه آنها با سركاربودن بیگانگان بیش از ظاهر بودن یهود مىتوانند اغراض خود را اعمال كنند، زیرا اگر یهودى رئیس باشد و علنا به اهداف یهود كمك كند، مردم او را متهم كرده و شاید از یهود متنفر شوند، در صورتى كه اگر آنها همچنان زیر پرده باشند هیچگاه مورد اتهام قرار نخواهند گرفت و در این صورت هم از انتقاد، سالم مىمانند و هم خواستههاى خود را جامه عمل مىپوشانند(15) در آمریكا سازمان دیگرى وجود دارد به نام (سازمان تامانى). گرچه این سازمان در ظاهر از صحنههاى سیاسى خارج شده ولى در واقع اگر قوىتر و با نفوذتر نشده باشد ضعیفتر نشده است. سرمایه این سازمان را از تجارت جنس ظریف (زنان و دختران) و مواد مخدر تأمین مىكنند!. چندى پیش دولت آمریكا تحقیقاتى در این باره بعمل آورده و مردم بدترین نوع جنایت (یعنى تجارت جنس ظریف) را به چشمهاى خود مشاهده كردند و آنقدر رسوائى این عمل زشت، بالا بود كه بسیارى از این بازرگانان بشردوست یهودى، مجبور شدند كه نام و فامیلى خود را عوض كنند! و اینك بهترین و معروفترین فامیلهاى یهودى در نیویورك اسمهاى مستعار دارند(16). تآتر... و سینما دیرزمانى است كه یهود مىكوشد تا هر چه وسائل تبلیغاتى است مانند تآتر و سینما را منحصرا تحت تصرف خود در آورد. و معمولاً چون تآتر تأثیر شگرفى در مغز و تفكّر افراد جامعه مىگذارد، یهود كارى كرده است كه برنامه تآتر دست آنها باشد تا هیچ نمایشى بر علیه آنها اجرا نشود(17). سیطره یهود، منحصر به تآتر نیست بلكه از یك طرف تمام سینماها از مال یهود است و از طرف دیگر صاحب امتیاز آنها مىباشند و همچنین است شركتهاى فیلم بردارى كه همه یهودى مىباشند. مشكل اینجاست كه هرجا یهودى باشد مشكلات و انحرافات فراوان است، هر یهودى به سهم خود مىكوشد تا اخلاق ملّتها را فاسد كند و از این راه بر مغز و روح مردم پیروز شود. این مشكل بصورت رسوائى بزرگى در تآترها و سینماهاى آمریكا به وضوح دیده مىشود(18). موسیقى... و یهود مردم از آنكه خانههایشان محل رقص و غنا و موسیقى شده است بستوه آمدهاند ولى آنها نمىدانند كه موسیقى و غنا جزو احتكارات یهود است، این یهود هستند كه جوانهاى ما را یك مشت افراد نادان و كماطلاع به بار آوردهاند. و همین موسیقى (جاز) كه امروز درهر محفلى صورت وحشتناك خود را ظاهر مىكند یكى از اختراعات خطرناك یهود است كه آن را براى فساد اخلاق جوانان ساختهاند(19) معمولاً اگر كسى در فساد هائیكه جامعه امروز را تهدید مىكند تحقیقى بعمل آورد بدون شك خواهد یافت كه دست یهود در تمام آنها دخالت دارد و حتّى جنگهاى خونینى كه تا به حال هزاران انسان را به كشتن داده است بدست مرموز یهود برپا شده است(20). شراب... و یهود جون فوستر فریزر در كتاب (یهودى فاتح) كه در سال 1916 چاپ شده است مىنویسد: تجارت ویسكى در آمریكا، منحصر به یهود است. و 80٪ از اعضاى كابینه بازرگانان شراب، یـهودى هستند چنانچه تجارت انـواع سیگار هم منحصر به یهود است(21). یگانه كسیكه از شراب تبلیغ مىكند یهود هستند زیرا شما هیچ نمایش، كتاب قصّه، فیلم و غیره را خالى از اسم شراب نخواهید یافت. مىدانید چرا؟ براى این كه این تجارت آنها است و آن هم تبلیغات آنها(22)! آیا پس از همه این تبلیغات نمىتوان گفت كه یهود به قسمتى از آرمانهاى خود رسیدهاند؟ 1 ـ تألیف هنرى فورد میلیونر مشهور، در این كتاب بحثهائى پیرامون تاریخ یهود در آمریكا، گوشههائى از نفوذ یهود، قربانیان یا جبّاران، آیا یهود امّتى را تشكیل مىدهند؟ برنامههاى سیاسى یهود، مقدمهاى بر كتاب پروتكلها، چگونه یهود از سلطه خود استفاده مىكنند، نفوذ یهود در سیاست آمریكا، بُلشفیكها و صهیونیستها، سیطره یهود بر تآتر و سینما، شراب، قمار، فساد، مشكله بزرگ جهان، مد و جزر در سلطان مالى یهود، سیطره بر روزنامهها، دولت جامعه (یهوذا) و غیره مىباشد. یكى از كتابهاى سودمندى است كه اخیرا در كشورهاى عربى انتشار یافته است. و این كتاب در سال1921 از طرف شركت ماشین سازى مشهور (فورد) منتشر گردید و بلافاصله یهود نسخههاى آن را جمع كرده و آتش زدند. فورد پس از تألیف این كتاب آنقدر مورد انتقاد محافل آمریكائى قرار گرفت كه بالاخره مجبور شد معذرت نامهاى را كه روزنامهها از طرف او چاپ كرده بودند امضاء كند، هر نسخهاى از این كتاب در آمریكا800 دلار بفروش رسید! هنرى فورد در سال 1920 میلادى و در مقالهى در روزنامه دییربورن ایندیپندنت چنین نوشته بود: �چگونه یهودیان اینچنین عادى و بدون هرگونه مقاومتى به بالاترین جایگاهها دست مىیابند؟ چگونه و چه كسانى آنان را به این موقعیتها مىرسانند؟ چرا اصولاً آنان در این جایگاهها حضور دارند؟یهودیان در مناصب خود چه مىكنند؟ � چكیده: تلاش اقلیتى كوچك به نام یهود در جهت سلطه بر تمامى منابع و مراكز ایالات متحده آمریكا مدتهاست كه شروع شده است. این گروه با نفوذ در تماممراكز تصمیمگیرى، آموزشى و مالى آمریكا عملاً كنترل این كشور را در دستان خود گرفته است و مىرود تا با تخریب زیرساختهاى فرهنگى واقتصادى آمریكا آن را به ورطه نابودى بكشاند. نویسنده این مقاله با پرهیز از افشاى نام خود به علت ترس از این گروه، به تشریح چگونگى این سلطهو نقشههاى آنان در جهت براندازى مىپردازد. البته باید به این نكته اشاره نمود كه در جامعه یهودى نیز افرادى هستند كه از اینگونه اعمال برى و بركنار باشند. � دولت جهانى آیا نابودى �آمریكا� به صورتى اتفاقى روى مىدهد؟ و آیا ملت ما كوركورانه، برنامههاى یك گروه كوچك ولى قدرتمند از بانكداران ثروتمند بینالمللى راكه مىخواهند بر ما همانند بردگان ولى با نام �نظم نوین جهانى� و یا یك �دولت جهانى� حكمرانى نمایند، دنبال خواهد نمود؟ پس از سالها مطالعه و بررسى، ما مطمئن شدهایم كه طرحى بینالمللى وجود دارد تا یك دولت جهانى ایجاد گردیده و اقتدار و استقلال آمریكاییان ازبین برود. گروه بینالمللى حامى این نقشه، در وضعیتى كاملاً محرمانه كار خود را به پیش مىبرد، اما چرا؟ زیرا آنان مىدانند كه اگر آمریكاییان از خوابغفلت بیدار شده و حقیقت را در مورد آنچه بر ملت ما مىگذرد، دریابند؛ و اگر آمریكاییان درك نمایند كه دشمن واقعى آنان كیست و این دشمن چگونهكار خود را انجام مىدهد، آنگاه این آمریكاییان وطنپرست قیام خواهند كرد و همه آنانى را كه در پس پرده این برنامه شیطانى هستند، از بین خواهندبرد. براى قرنهاى متمادى، یك دار و دسته كوچك ولى قدرتمند تلاش مىكند تا ایالات متحده و سایر ملتهاى دنیا را به یك دولت جهانى تبدیل كند. دراین میان، �سازمان ملل� تنها به یك آلت دست در بین این مجموعه از توطئهگران بدل گردیده است، آنان به دنبال تحمیل یك سیستم پولى جهانىكنترل شده از سوى خودشان بر همه كشورهاى دنیا هستند تا همه مردم بردهوار در جهت خواستههاى آنان و تحت نام نظم نوین جهانى كار كنند. آنان از آغاز فعالیتهاى خود مىدانستند كه براى برده كردن ما، باید ما را از مسیحیت دور نمایند. آنان در حوزه ایجاد محدودیت براى �مسیحیت� و�انجیل� كه قطبنماى اخلاقى كشور ما شناخته مىشدند، بسیار موفق بودهاند. از سوى دیگر، آنها با ایجاد �دادگاههاى فدرال� و دور نمودن انجیل ومسیحیت از مدارس، نظام اخلاقى و همه سازمانها و مؤسسات ایالات متحده، اهداف خود را به صورتى موفقیتآمیز دنبال كردهاند. براساس طرح آنان،نظام اخلاقى و خانوادههاى ما نیز به اضمحلال كشیده شدند. اما آنان چگونه این كارها را انجام دادند؟ باید بهخاطر داشت كه آنان كنترل تقریباً كاملى برهالیوود، شبكههاى تلویزیونى و تقریباً همه روزنامهها و نشریات و كتابهاى منتشره در جامعه ما داشتهاند. همچنین آنان به طور مداوم با فیلمهاىسینمایى مستهجن و هرزه و همچنین شوهاى تلویزیونى سخیف و مبتذل تولیدى رسانههاى تحت سیطرهشان، به صورتى كاملاً هدفدار، ملت ما وافكار ما را با تصاویر مستهجن بمباران مىنمایند تا شخصیت اخلاقى ما را بیش از پیش رو به انحطاط ببرند. از سوى دیگر، آنان با استفاده از اتحادیهآزادىهاى مدنى آمریكا، تلاش مىنمایند تا آخرین بقایاى اعتقاد به �خدا� و �مسیحیت� را از اذهان مردم ما بزدایند. در سال 1913 میلادى، بانكداران بینالمللى، سیستم بانكى ملى ما را بنیان نهادند كه امروزه ما آن را با نام �سیستم منابع فدرال� مىشناسیم. با استفادهاز بانكهایى كه براى قرنهاى متمادى به صورت خصوصى فعالیت مىكردند، این سیستم را ایجاد نمودهاند تا به عنوان وسیلهاى جهت ربودن منابعطلاى كشور ما بهكار رود و در عوض، ما صاحب اسكناسهاى كاغذىاى شدهایم كه روزبهروز بىارزشتر مىشوند. � بزرگترین انحصار مالى بزرگترین انحصار مالى چارلز لیندبرگ نماینده اسبق كنگره آمریكا در سال 1913 میلادى، با توجه به تصویب �قانون منابع فدرال� در آن سال چنینگفته بود: �این قانون، باعث ایجاد بزرگترین انحصار تك قطبى مالى كره زمین خواهد گشت. پس از امضاى این قانون توسط رییسجمهور وقتایالات متحده (ویلسون)، دولت ناپیداى بهوجود آمده توسط قدرت پول، شكلى قانونى خواهد یافت. این قانون جدید در هر زمان كه صاحبان تراستبخواهند، به ایجاد تورم دست زده و به صورتى علمى، فعالیتهاى خود را توجیه مىنمایند. با این قانون، بدترین جرایم قانونى دورانها شكل خواهدگرفت.� اما وودرو ویلسون رئیسجمهور وقت آمریكا، با نادیده گرفتن همه هشدارهاى اعلام شده از سوى میهندوستان آمریكایى، این قانون را درسال 1913 میلادى امضا نمود تا كنترل متمركز پولها و منابع مالى آمریكا در دستان گروهى كوچك از مردانى كه این شركت كوچك را اداره مىنمودند،بیافتد. یك دهه بعد، پرزیدنت ویلسون اظهار كرد كه �من یك مرد بسیار غمگین هستم. من ناخواسته باعث نابودى كشورم شدهام. یك ملت بزرگصنعتى بهوسیله سیستم مالى و اعتبارى خود اداره مىگردد. سیستم كنونى اعتبارى ما، اینك متمركز گردیده است. لذا رشد ملت ما و همه فعالیتهاى مادر دستان چند نفر محصور شده و كشور ما با یكى از بدترین روشها و به صورتى كاملاً كنترل شده و با دولتى تحت سیطره آنان، مدیریت مىشود. لذاما دیگر دولتى با عقاید مستقل و آزاد، دولتى با حاكمیت رأى اكثریت و دولتى مردمى در دنیا با نام ایالات متحده نداریم و تنها صاحب كشورى هستیم كهدولت آن با عقاید و سلطه و فشارهاى گروه كوچكى از مردان سلطهگر و با نفوذ اداره مىشود.� بارون روتز چیلد در قرن هجدهم میلادى چنین گفته بود: �كنترل سیستم مالى یك كشور را به من بدهید و دیگر براى من قانونگذاران كشور اهمیتىنخواهند داشت.� صد سال بعد، پرزیدنت جیمز گرفیلد (كه بعدها ترور شد)، نظر بارون روتز چیلد را بدینگونه تكرار نمود: �هركس كه بر پولهاى یكجامعه تسلط داشته باشد، حاكم مطلق بر صنعت و تجارت آن جامعه خواهد بود.� آنانى هم كه كنترل نظم نوین جهانى را در دستان خود دارند، در طول قرنهاى متمادى این برنامه را تنظیم و سازماندهى نموده و با زیركى دریافتهاند كهبا كنترل سیستمهاى مالى، مىتوان كنترل یك جامعه را در دست گرفت. یكى از اقتصاددانان برنده جایزه نوبل به نام پل ساموئلسون در چهارمینویرایش كتاب خود با عنوان �دانش اقتصاد� چنین نگاشته است: �بانك مركزى آمریكا یا �سیستم منابع فدرال�، یك مركز تقلبى ولى قدرتمند درایالات متحده است.� � تحمیق مردم یكى از بخشهاى داخلى برنامهاى كه براى سلطه بر دنیا تدارك دیده شده، تحمیق آمریكاییان طبقه متوسط است. تداركدهندگان طرح نظم نوینجهانى، با استفاده از مدارس دولتى ما و ترویج سیاستهاى ضدمسیحى و ضدآمریكایى، اهداف پنهانى خویش را دنبال مىكنند. این مدارس، اسلحهنخست آنان در جنگى است كه با هدف تخریب آینده فرزندانمان، ترویج تفكر لیبرال در میان آنان و تعمد در ارائه آموزشهاى پایینتر از حداستاندارد، تدارك دیده شده است. توانایى آمریكاییان در مطالعه، تفكر و استدلالهاى روشن در همه زمانها پایین بوده است. یك دلیل این اتفاق،این حقیقت مىباشد كه مدارس دولتى ما از آموزش و آواهاى زبان در آموختن روش خواندن به فرزندان ما سرپیچى مىنمایند. اما چرا؟ زیرادانشكدههاى تعلیم و تربیت با استفاده از منابع �بنیاد راكفلر� تأمین ملى شده و آنان به معلمان آینده، روش آوایى را در آموزشهاى مربوط به مهارتخواندن، تعلیم نمىدهند. به جاى این كار، آنان از روش �نگاه كن - بگو� بهره مىبرند كه امروزه ناكارایى آن به اثبات رسیده است. امروزه مدارسدولتى ایالات متحده تمایل بیشترى به آموزش استفاده صحیح از كاندوم، به نسبت آموزش ریاضیات دارند. ولى چرا؟ زیرا آنان كه سیستمهاى آموزشىما را تحت سیطره دارند، مىدانند كه باید تلاش در جهت انحطاط اخلاقى و تحمیق، خلع سلاح مردم آمریكا، مسكوت گذاردن قانون اساسى ایالاتمتحده و كنترل مطلق مردم را تسریع نمایند. اما چه كسانى در فراسوى این حركت پرقدرت به سوى یك دولت جهانى قرار دارند؟ به صورت كلى باید گفت كه این افراد، لیبرالهایى مىباشند كهشامل سوسیالیستها، كمونیستها، رهبران اتحادیهها، افراد ملحد، اومانیستها، فمنیستها، همجنسبازان، شهوترانان، بروكراتها و فعالانزیستمحیطىاى هستند كه مخلوقات را بیش از خالق مىپرستند. اما به هر حال، رهبران جامعه، ثروتمندان و افراد با نفوذ، همگى جزء كارگزارانشكلگیرى نظم نوین جهانىاى هستند كه با همراهى بانكداران و سیاستمداران، بهویژه بانكداران بینالمللى یهودى، اهداف خود را پى مىگیرند. � دیدگاههاى هِنرى فورد یكى از معروفترین آمریكایىهایى كه به صورتى مفصل در مورد قدرت بینالمللى یهودیان مطالبى نگاشته، خودروساز معروف و نامدار آمریكا�هنرى فورد� است. او میلیونها دلار به پژوهشگران پرداخت نمود تا فعالیتها و اهداف پشت پرده این یهودیان فعال در عرصه بینالملل را موردتحقیق و بررسى و كاوش قرار دهند. فورد در مقالاتى كه در روزنامه �دییربورن ایندیپندنت� در ماه ژوئن سال 1920 میلادى منتشر گردیده، مطالبىعنوان نموده كه هنوز هم (و حتى در زمان ما) خواندنى و ارزشمندند. كتاب فورد با عنوان �یهودیان بینالملل� ممكن است هنوز هم در تعدادى ازكتابخانهها یافت گردد. هنرى فورد در سال 1920 میلادى و در مقالهى در روزنامه دییربورن ایندیپندنت چنین نوشته بود: �چگونه یهودیان اینچنین عادى و بدون هرگونهمقاومتى به بالاترین جایگاهها دست مىیابند؟ چگونه و چه كسانى آنان را به این موقعیتها مىرسانند؟ چرا اصولاً آنان در این جایگاهها حضور دارند؟یهودیان در مناصب خود چه مىكنند؟ واقعیت حضور آنان در این جایگاهها چه پیامى براى دنیا خواهد داشت؟ اینها سؤالات اساسى در مورد یهودیانمىباشد. 50 سال قبل، بانكدارى بینالمللى كه همانند فعالیتهاى دلالى ارزى دنیا تقریباً به صورت كامل در اختیار یهودیان قرار داشت، در اوجشكوفایى خود قرار داشت. این وضعیت آنان را به كنترل كامل و تمام عیار دولتها و مراكز مالى و اعتبارى همه دنیا سوق داد. اما اهمیت این مطلب دراین است كه این رشد، تنها در مراكز مالىاى اتفاق افتاد كه یهودیان در آن سهیم بودند و هیچ عامل نژادى و ملى دیگرى هم در این اتفاق سهیم نبود.این امر صرفاً به این معنا نیست كه چند یهودى، كنترلكنندگان فعالیتهاى مالى بینالمللى هستند، بلكه بیانگر این است كه این كنترلكنندگانبینالمللى بازارهاى مالى و پولى، منحصراً یهودىاند. از زمانى كه كنترل دنیا به عنوان آرمان یهودیان مطرح شده است و آنان از هیچ یك از روشهاى گذشته فاتحان دنیا بهره نمىبرند، باید این مسأله راپذیرفت كه آنان به برترى یك نژاد مشخص چشم دوختهاند.� چند سال بعد، آقاى فورد اظهار نمود: �این درست است كه افراد ملت ما سیستم مالى و بانكى كشورمان را درك نمىكنند، چرا كه من معتقدم، در صورتىكه مردم ما حقایق فراسوى آن را بفهمند، قبل از طلوع خورشید در صبح فردا، دست به یك انقلاب خواهند زد.� همچنین فورد در كتاب خود با عنوان یهودیان بینالملل نیز چنین نگاشته است: �هنگامى كه یهودیان قدرتمند بالاخره ردیابى شوند و حقایق موجودآشكار گردد، جنجال واقعى و پیامدهاى آن در مطبوعات سراسر دنیا فراگیر خواهد شد. هر چند این اتفاق در هیچ زمانى روى نخواهد داد.� علىرغم اتفاق نظر مسیحیت و عالمان آن و بهویژه كلیساى كاتولیك و حتى تفسیرهاى ارائه شده غیر از انجیل، در مورد پارهاى مسائل اجتماعى نظیردریافت ربا در هنگام باز پسگیرى وامهاى اعطایى، یهودیان، كنترل سیستمهاى مالى و بانكهاى دنیا را در اختیار دارند. امروزه بانكداران یهودى، كنترل بانك مركزى آمریكا و در نتیجه اقتصاد ما را در اختیار دارند. نویسنده و اقتصاددان مسیحى نامدار آراى مكمستر معتقداست كه سیستم بانك مركزى آمریكا بهوسیله هشت خانواده یهودى تملك گردیده و اداره مىشود. فقط 3 خانواده از این هشت خانواده در این لیست،آمریكایى هستند؛ خانواده روتز چیلد (لندن)؛ برادران لازارد (پاریس)؛ بانك اسراییل - موشه (ایتالیا)؛ خانواده كوهن - لویب (آلمان)؛ واربورگ (هامبورگآلمان)؛ برادران لیچمن (نیویورك)؛ خانواده گلدمن - ساچز (نیویورك) و خانواده راكفلرها (نیویورك). � كنترل رسانهها در ادامه، واقعیتهایى در مورد یهودیان ارائه مىگردد كه ممكن است شما آن را نشنیده باشید: 1- یهودیان كنترل تقریباً تمام عیارى بر همه رسانههاى مهم و كلیدى نظیر �اخبار ایالات متحده�، �مجله تایم�، �نیویورك تایمز�، �واشنگتنپست�، �اىبىسى�، �انبىسى�، و �سىبىاس� دارند. معاون سابق ریاست جمهور آمریكا اسپیرو آنجیو، بیست سال پیش در این مورد چنین گفته بود: �افرادى كه مالكیت و مدیریت رسانههاى ملى ما را برعهده دارند، همگى یهودىاند و در كنار سایر یهودیان با نفوذ، سیاستهاى رسانهاى اسفناك كنونى حاكم بر ایالات متحده را ایجاد نمودهاند. هماكنونهمه سرویسهاى كابلى، مراكز سنجش افكار عمومى، مجلات تایم و نیوزویك، روزنامه نیویورك تایمز، واشنگتن پست و هرالد تریبون بینالملل،تحت سیطره یهودیان هستند� 2- از سوى دیگر، اكثر نویسندگان نامدار جنبشهاى فمنیستى یهودىاند. چرا؟ زیرا كنترل یهودیان بر صنعت نشر، انكارناپذیر است. همچنین آیاتاكنون دقت نموده بودید كه اكثر مردان همجنسبازى كه در شوهاى تلویزیونى حاضر مىشوند، یهودىاند؟ از سوى دیگر، این حقیقت كاملاً پذیرفتهشده است كه یهودیان كنترلكننده هالیوود، علاقمند به ساخت فیلمهایى هستند كه �مسیحیت� و �عقاید مذهبى� را به تمسخر مىگیرند. اما چرا؟ زیراآنان علناً ضدمسیحى هستند. � والت دیسنى 3- یكى دیگر از مثالهاى بارز تصمیم یهودیان براى ایجاد تنفر نسبت به آمریكا، مسیحیت و اخلاق را مىتوان در تملك استودیوى فیلمسازى شركت�والت دیسنى� توسط میشل اینسر مشاهده نمود. در چند سال اخیر، وى محصولات این استودیو را به سوى ساخت فیلمهایى غیراخلاقى، حامى همجنسبازى و ضدمسیحیت سوق داده است. دقیقاً بههمین دلیل است كه بسیارى از فعالان مذهبى ایالات متحده خواهان تحریم محصولات ارائه شده این شركت و عدم بازدید از پاركهاى تفریحى اینشركت از سوى مردم و خانوادهها هستند. همچنین آیا مىدانید كه مدیر عامل استودیویى كه فیلم �آخرین مصائب مسیح� را ساخت، یك یهودى به نام لیو وارسرمن بوده است؟ اما اگر یككارگردان مسیحى فیلمى با هدف تمسخر �هولوكاست� مىساخت، چه اتفاقى مىافتاد؟ یهودیان قادرند كه در فیلمهاى خود آزادانه به همه مقدسات ماتوهین كنند، اما اگر شما این شهامت را داشته باشید كه در مورد نسخه هالیوودى هولوكاست از آنان سؤال كنید، آنها از همه توان خویش براى نابودىزندگى شما بهره خواهند برد. 4- آیا تاكنون به این نكته توجه نمودهاید كه قریب به اتفاق فیلمها و مجلات سخیف و مبتذل و مستهجن (پورنو) به یهودیان تعلق داشته و یا از سوىآنان كنترل مىگردد؟ نه تنها در هالیوود كه در سایر نقاط دنیا نیز این مافیاى یهودى تولید محصولات مستهجن به فعالیت مشغول است. حتى تعدادى ازسردمداران این گروهها، همزمان به فعالیتهاى روسپیگرى و تولید فیلمهاى مستهجن مشغولند. همچنین فراموش نكنید كه یهودىاى به نام سیگلبنیانگذار �لاس و گاس� بوده است. مهمترین فعالیتهاى آنان كه همچون سرطان در سراسر خاك آمریكا و بهویژه لاس و گاس گسترش یافته، شامل قاچاق زنان و كودكان با هدفروسپیگرى و تهیه فیلمهاى پورنو، تهیه و توزیع مشروبات الكلى غیرقانونى، تأسیسات مراكز فحشا و توزیع مواد مخدر است. یهودیانى نظیر براونبرونفمن و پسرش كه مالكان شركت عظیم ویسكىسازى �سیاگرامز� هستند، فعالیتهاى تولید و عرضه مشروبات الكلى خود را در دورهاى آغازنمودند كه ارائه این محصولات در بازار آمریكا، غیرقانونى بود. حقیقت این است كه یهودیان و نه ایتالیایىها، كنترل و سازماندهى جرایم سازمان یافتهرا در دنیا برعهده دارند. 5- آیا مىدانید كه یهودیان بانكدار فعال در شهر نیویورك، نظیر جاكوب شیف و دیگران، در سال 1917 میلادى با پرداخت 20 میلیون دلار (كه ارزش آنمبلغ در سال 1998 میلادى 500 میلیون دلار است) از شكلگیرى یك انقلاب كمونیستى از سوى طرفداران لنین و ماركس حمایت مالى نمودند؟ با ایناقدام، مسلماً این یهودیان در قتل عام دهها میلیون انسان بىگناه در دوران حكومت كمونیستها در سراسر دنیا، شریك هستند. به علاوه، آیا مىدانید كه قریب به اتفاق نظریهپردازان ایدئولوژى كمونیسم، یهودى بودهاند؟ و آیا مىدانستید كه كارل ماركس و تروتسكى یهودىبودهاند؟ پدر بزرگ لنین هم جزء یهودیان بوده است. در ایالات متحده نیز رهبر حزب كمونیست براى چند دهه، یهودىاى با نام گوس هال بود. همچنین در قروننوزدهم و بیستم میلادى، یهودیان هر ملتى، رهبران و حامیان مالى كمونیسم در آن كشور بودهاند. در ادامه، نظر روزنامهنگار و فیلمنامهنویس نامدارمیرون فاگون را در مورد این موضوع، كه در سخنرانى خود در دهه 60 میلادى، بیان نموده بود، مىخوانیم: �امروزه تنها یك واقعیت وجود دارد و آن هماین است كه رژیم كمونیستى شوروى، مستقیماً از اندیشههاى ژاكوب شیف آمریكایى و روتزچیلد انگلیسى بهوجود آمده است. چندى بعد نیز مندریافتم كه بدون هیچگونه تردیدى، حزب كمونیست بدانگونه كه ما آن را مىشناسیم، از سوى این مدافعان اندیشههاى سرمایهسالارانه نظیر شیفت،واربورگز و روتزچیلد شكل گرفت و آنان با حمایت مالى از انقلاب روسیه و براندازى حكومت تزارى و خاندان سلطنتىاش و سپس با استفاده از افرادىنظیر لنین، تروتسكى و استالین، توانستند رژیمهاى كمونیستى را در دنیا بهوجود آورند. �وینستون چرچیل� در مقالهاى با عنوان �بحثى در مورد اصل و نسب یهودیان� به چاپ رسانده بود، چنین نوشت: �عدهاى از مردم یهودیان را دوست دارند و عدهاى از آنان بیزارند، اما هیچ انسان عاقلى در این واقعیت شك ندارد كه بدون هیچگونه تردیدى، یهودیانخوفناكترین و استثنایىترین نژادى هستند كه تاكنون در دنیا به وجود آمدهاند. امروزه این نژاد عجیب در صدد ایجاد اصول اخلاقى و فلسفى خاصىنظیر مسیحیت هستند. البته فعالیتهاى گسترده و عالمگیر آنان، محدود به عصر كنونى نیست. از قرن نوزدهم تاكنون نیز در هر رویداد سیاسى كلیدى،آنان در رأس جریان بودهاند. به عنوان مثال، در شكلگیرى جریانهاى بلشویكى روسیه و انقلاب روسیه، نقش آنان بسیار قابل توجه است.� � پدر بمب اتم 6- پدر بمب اتم ایالات متحده، یك یهودى آمریكایى به نام روبرت اوپنهایمر بود كه در سال 1954 میلادى به جرم ایجاد خطر امنیتى مورد محاكمه قرارگرفت؟ 7- در قرون هفده و هجده میلادى، یهودیان جزء سردمداران تجارت برده بودهاند. حتى در كتب تاریخ دوره دبیرستان هم این واقعیت عنوان شدهاست. آنان با دستگیرى و فروش صدها هزار برده آفریقایى در آغاز شكلگیرى آمریكاى جدید، سود هنگفتى به دست آوردند. هرچند امروزه یهودیانخود را دوست سیاهپوستان معرفى مىكنند. در سالهاى قرن بیستم، یهودیان با بهرهگیرى از سیاهان آمریكا تلاش مىكردند كه الگوى سوسیالیستىنظم نوین جهانى خود را به پیش ببرند، چرا كه در آن قرن، پیوندهاى خانوادگى اكثر سیاهان آمریكایى را از بین بردند. از سوى دیگر، یهودیان لیبرال با تشویق گسترده هرزهگرى جنسى در میان جوامع سیاهپوستان، آنان را به سوى شهوترانى سوق دادند. اما دلیل اصلىاین اقدامات چه بوده است؟ به روشنى مىتوان اظهار نمود كه آنان با هدف تضعیف ارزشهاى اخلاقى مسیحیت در میان شهروندان آمریكایى و پیشبردبرنامههاى سوسیالیستى خود، از این فعالیتها حمایت مىنمودند. در سالهاى اخیر نیز یهودیان مالك رسانههاى ارتباط جمعى، از طریق برنامههاى خود مصرف �كراك� را در شهرهاى ما تشویق مىكنند، چرا كه درشوهاى تلویزیونى، مجلات، كتابها و فیلمهاى سینمایى تولیدى این مراكز، استفاده از انواع مواد مخدر ترویج مىگردد. � آموزههایى از تلمود 8- كتاب مقدس یهودیان، �تلمود� نام دارد. یهودیان از این كتاب به عنوان منبع قوانین خود بهره مىگیرند. اما در تلمود موارد متعددى را مىتوان یافتكه كاملاً حیرتانگیز است. مثلاً در این كتاب، بارها اشاره شده كه یهودیان باید سرور همه افراد جهان باشند. در اینجا به چند مورد اشاره مىكنیم: - واییكرا رابا (36): بهشت و زمین فقط براى خاطر یهودیان خلق گردیده است. - بابا میزیا (114 و 114): فقط یهودیان انسان هستند، اما سایرین جزء انسانها به شمار نمىروند. - میناهوت (43 و 44): یك یهودى باید همه روزه این ذكر را قرائت نماید: �خدایا، از اینكه مرا زن، برده و یا غیریهودى خلق ننمودى، از توسپاسگزارم.� - سانهیدرین (57): یك یهودى الزامى به پرداخت دستمزد غیریهودیانى كه براى وى كار كرده اند، ندارد. - بابا مزیا (24): اگر یك یهودى، كالایى متعلق به یك غیریهودى را پیدا كند، هیچ الزامى به بازگرداندن آن ندارد . - میدارش مزیا (225): غیریهودیان حیواناتى هستند كه به شكل انسان آفریده شدهاند تا روز و شب به یهودیان خدمت كنند. یكى دیگر از راههایى كه از طریق آن، یهودیان به گسترش مصرف مواد مخدر در كشور ما آمریكا كمك نمودهاند، از طریق تحریف سیستم حقوقىماست. حقوقدانان یهودى، قضات یهودى و سایر افراد لیبرال یهودى، از دادگاههاى ما در جهت محدود كردن اختیارات مأموران قانون استفادهمىنمایند، بهطورى كه امروزه مجرمان در سیستم حقوقى ما، حقوق بیشترى به نسبت قربانیان جرایم خود دارند. به علاوه، یهودیان حقوقدان با ابداع اصطلاحى به نام �جنون موقتى�، راه را براى گسترش جرایم مربوط به تجاوزات جنسى گشودهاند. لذا با اطمینانمىتوان ابراز نمود كه یهودیان از مسیحیت متنفرند؛ البته ممكن است گفته شود، آنان به دلیل مذهب مسیحى هیتلر از مسیحیت بیزارند، اما باید بدانید كههیتلر براى اقدامات خود از كمكهاى مالى گسترده یهودیان ثروتمند و بینالمللى نظیر روتز چیلد بهره برده است. 10- میرون فاگون نویسنده و روزنامهنویس مشهور، در سخنرانى خود كه در سال 1965 میلادى ایراد نموده بود، اعتقاد داشت كه یهودیان براى سهجنگ جهانى برنامهریزى نمودهاند. وى با اشاره به طرح بانكداران بینالمللى در مورد ایجاد جنگ جهانى دوم چنین گفته است: �باید بدانید كه باكمكهاى مالى گسترده اشخاصى نظیر گراپ، روتز چیلد به هیتلر، این یهودیان زمینه ایجاد جنگ جهانى دوم را فراهم نمودند. بهطور خلاصه، این جنگجهانى با هدف از بین بردن نازیسم و افزایش قدرت سیاسى صهیونیسم و به دنبال آن، تشكیل دولت اسراییل در خاك فلسطین، تدارك و اجراگردید.� به هرحال، جنایات هیتلر در جنگ جهانى دوم، بهانهاى براى یهودیان به وجود آورد تا پس از پایان جنگ، در سرزمین فلسطین، كشورىیهودى را بنیانگذارى نمایند. امروزه نیز یهودیان با سلطهاى آشكار بر هالیوود، همه ساله فیلمهاى متعددى علیه دولت نازى و جنایتهاى هیتلر بر ضدیهودیان اروپا تولید مىنماید، اما هرگز در تولیدات خود اشارهاى به قتل عامهاى گسترده نظام كمونیستى در سراسر جهان كه با حمایت یهودیان شكلگرفت و بسیارى از مسیحیان نیز قربانى آنان گردیدند، نمىنمایند.
2 ـ (یهود یگانه مشكله جهان)، صفحه19.
3 ـ (یهود یگانه مشكله جهان)، صفحه58.
4 ـ همان مدرك، صفحه22.
5 ـ همان مدرك، صفحه23.
6 ـ همان مدرك، صفحه31.
7 ـ همان مدرك، صفحه33.
8 ـ همان مدرك، صفحه34.
9 ـ (یهود یگانه مشكله جهان)، صفحه109.
10 ـ همان مدرك، صفحه109.
11 ـ همان مدرك صفحه110.
12 ـ همان مدرك، صفحه113.
13 ـ همان مدرك، صفحه116.
14 ـ همان مدرك، صفحه112.
15 ـ همان مدرك، صفحه132.
16 ـ همان مدرك، صفحه136.
17 ـ همان مدرك، صفحه162.
18 ـ همان مدرك، صفحه163.
19 ـ همان مدرك، صفحه184.
20 ـ همان مدرك، صفحه184.
21 ـ همان مدرك، صفحه199.
22 ـ همان مدرك، صفحه203
جمعه 19 فروردین 1390 - 1:19:54 AM